توضیحاتی در باب مدنی
در اخذ به شفعه
ماده ۸۰۸
هر گاه مال غیرمنقول قابل تقسیمی، بین دو نفر مشترک باشد و یکی از دو شریک، حصهی خود را به قصد بیع به شخص ثالثی منتقل کند شریک دیگر حق دارد قیمتی را که مشتری داده است به او بدهد و حصهی مبیعه را تملک کند. این حق را حق شفعه و صاحب آن را شفیع میگویند.
ماده ۸۰۹
هر گاه بنا و درخت بدون زمین فروخته شود حق شفعه نخواهد بود.
ماده ۸۱۰
اگر ملک دو نفر در ممر یا مجری مشترک باشد و یکی از آنها ملک خود را با حق ممر یا مجری بفروشد دیگری حق شفعه دارد اگر چه در خود ملک، مشاعاً شریک نباشد ولی اگر ملک را بدون ممر یا مجری بفروشد دیگری حق شفعه ندارد.
ماده ۸۱۱
اگر حصهی یکی از دو شریک، وقف باشد متولی یا موقوفعلیهم حق شفعه ندارد.
ماده ۸۱۲
اگر مبیع، متعدد بوده و بعض آن قابل شفعه و بعض دیگر قابل شفعه نباشد حق شفعه را میتوان نسبت به بعضی که قابل شفعه است به قدر حصهی آن بعض از ثمن اجرا نمود.
ماده ۸۱۳
در بیع فاسد، حق شفعه نیست.
ماده ۸۱۴
خیاری بودن بیع مانع از اخذ به شفعه نیست.
ماده ۸۱۵
حق شفعه را نمیتوان فقط نسبت به یک قسمت از مبیع اجرا نمود. صاحب حق مزبور یا باید از آن صرف نظر کند یا نسبت به تمام مبیع اجرا نماید.
ماده ۸۱۶
اخذ به شفعه، هر معاملهای را که مشتری قبل از آن و بعد از عقد بیع نسبت به مورد شفعه نموده باشد، باطل مینماید.
ماده ۸۱۷
در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند مشتری ضامن درک است نه بایع لیکن اگر در موقع اخذ به شفعه مورد شفعه هنوز به تصرف مشتری داده نشده باشد شفیع حق رجوع به مشتری نخواهد داشت.
ماده ۸۱۸
مشتری نسبت به عیب و خرابی و تلفی که قبل از اخذ به شفعه در ید او حادث شده باشد ضامن نیست و همچنین است بعداز اخذ به شفعه و مطالبه، در صورتی که تعدی یا تفریط نکرده باشد.
ماده ۸۱۹
نماآتی که قبل از اخذ به شفعه در مبیع حاصل میشود در صورتی که منفصل باشد مال مشتری و در صورتی که متصل باشد مال شفیع است ولی مشتری میتواند بنایی را که کرده یا درختی را که کاشته قلع کند.
ماده ۸۲۰
هر گاه معلوم شود که مبیع، حینالبیع معیوب بوده و مشتری ارش گرفته است شفیع در موقع اخذ به شفعه مقدار ارش را از ثمن کسر میگذارد. حقوق مشتری در مقابل بایع راجع به درک مبیع همان است که در ضمن عقد بیع، مذکور شده است.
ماده ۸۲۱
حق شفعه فوری است.
ماده ۸۲۲
حق شفعه قابل اسقاط است و اسقاط آن به هر چیزی که دلالت بر صرف نظر کردن از حق مزبور نماید واقع میشود.
ماده ۸۲۳
حق شفعه بعد از موت شفیع به وارث یا وراث او منتقل میشود.
ماده ۸۲۴
هر گاه یک یا چند نفر از وراث، حق خود را اسقاط کند باقی وراث نمیتوانند آن را فقط نسبت به سهم خود اجرا نمایند و باید یا از آن صرف نظر کنند یا نسبت به تمام مبیع اجرا نمایند.
قسمت چهارم - در وصایا و ارث
باب اول - در وصایا
فصل اول - در کلیات
ماده ۸۲۵
وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی.
ماده ۸۲۶
وصیت تملیکی عبارت است از این که کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند. وصیت عهدی عبارت است از این که شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور مینماید. وصیتکننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده است موصیله، مورد وصیت موصیبه، کسی که به موجب وصیت عهدی، ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.
ماده ۸۲۷
تملیک به موجب وصیت محقق نمیشود مگر با قبول موصیله پس از فوت موصی.
ماده ۸۲۸
هر گاه موصیله غیر محصور باشد مثل این که وصیت برای فقرا یا امور عامالمنفعه شود قبول شرط نیست.
ماده ۸۲۹
قبول موصیله قبل از فوت موصی مؤثر نیست و موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصیله موصی به را قبض کرده باشد.
ماده ۸۳۰
نسبت به موصیله رد یا قبول وصیت بعد از فوت موصی معتبر است بنابراین اگر موصیله قبل از فوت موصی وصیت را رد کرده باشد بعد از فوت میتواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت آن را قبول و موصیبه را قبض کرد دیگر نمیتواند آن را رد کند لیکن اگر قبل از فوت قبول کرده باشد بعد از فوت قبول ثانوی لازم نیست.
ماده ۸۳۱
اگر موصیله صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی خواهد بود.
ماده ۸۳۲
موصیله میتواند وصیت را نسبت به قسمتی از موصیبه قبول کند در این صورت وصیت نسبت به قسمتی که قبول شده صحیح و نسبت به قسمت دیگر باطل میشود.
ماده ۸۳۳
ورثهی موصی نمیتواند در موصیبه تصرف کند مادام که موصیله رد یا قبول خود را به آنها اعلام نکرده است. اگر تأخیر این اعلام موجب تضرر ورثه باشد حاکم موصیله را مجبور میکند که تصمیم خود را معین نماید.
ماده ۸۳۴
در وصیت عهدی، قبول شرط نیست لیکن وصی میتواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد بعد از آن حق رد ندارد اگر چه جاهل بر وصایت بوده باشد.
فصل دوم - در موصی
ماده ۸۳۵
موصی باید نسبت به مورد وصیت، جایزالتصرف باشد.
ماده ۸۳۶
هر گاه کسی به قصد خودکشی خود را مجروح یا مسموم کند یا اعمال دیگر از این قبیل که موجب هلاکت است مرتکب گردد و پس از آن وصیت نماید آن وصیت در صورت هلاکت باطل است و هر گاه اتفاقاً منتهی به موت نشد وصیت نافذ خواهد بود.
ماده ۸۳۷
اگر کسی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثهی خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست.
ماده ۸۳۸
موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند.
ماده ۸۳۹
اگر موصی ثانیاً وصیتی بر خلاف وصیت اول نماید وصیت دوم صحیح است.
فصل سوم - در موصیبه
ماده ۸۴۰
وصیت به صرف مال در امر غیر مشروع باطل است.
ماده ۸۴۱
موصیبه باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازهی مالک باطل است.
ماده ۸۴۲
ممکن است مالی را که هنوز موجود نشده است وصیت نمود.
ماده ۸۴۳
وصیت به زیاده بر ثلث ترکه، نافذ نیست مگر به اجازهی وراث و اگر بعض از ورثه اجازه کند فقط نسبت به سهم او نافذ است.
ماده ۸۴۴
هر گاه موصی به، مال معینی باشد آن مال تقویم میشود اگر قیمت آن بیش از ثلث ترکه باشد مازاد، مال ورثه است مگر این که اجازه کند.
ماده ۸۴۵
میزان ثلث به اعتبار دارایی موصی در حین وفات معین میشود نه به اعتبار دارایی او در حین وصیت.
ماده ۸۴۶
هر گاه موصی به منافع ملکی باشد دائماً یا در مدت معین به طریق ذیل از ثلث اخراج میشود:
بدواً عین ملک با منافع آن تقویم میشود سپس ملک مزبور با ملاحظه مسلوبالمنفعه بودن درمدت وصیت تقویم شده تفاوت بین دو قیمت از ثلث حساب میشود. اگر موصی به منافع دائمی ملک بوده و بدین جهت عین ملک قیمتی نداشته باشد قیمت ملک با ملاحظهی منافع از ثلث محسوب میشود.
ماده ۸۴۷
اگر موصی به کلی باشد تعیین فرد با ورثه است مگر این که در وصیت طور دیگر مقرر شده باشد.
ماده ۸۴۸
اگر موصی به جزءق مشاع ترکه باشد مثل ربع یا ثلث، موصیله با ورثه در همان مقدار از ترکه مشاعاً شریک خواهد بود.
ماده ۸۴۹
اگر موصی زیاده بر ثلث را به ترتیب معینی وصیت به اموری کرده باشد و ورثه زیاده بر ثلث را اجازه نکنند به همان ترتیبی که وصیت کرده است از ترکه خارج میشود تا میزان ثلث و زاید بر ثلث باطل خواهد شد و اگر وصیت به تمام یک دفعه باشد زیاده از همه کسر میشود.
فصل چهارم - در موصیله
ماده ۸۵۰
موصیله باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است.
ماده ۸۵۱
وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط است بر این که زنده متولد شود.
ماده ۸۵۲
اگر حمل در نتیجهی جرمی سقط شود موصیبه به ورثه او میرسد مگر این که جرم مانع ارث باشد.
ماده ۸۵۳
اگر موصیلهم متعدد و محصور باشند موصیبه بین آنها بالسویه تقسیم میشود مگر این که موصی طور دیگر مقرر داشته باشد.
فصل پنجم - در وصی
ماده ۸۵۴
موصی میتواند یک یا چند نفر وصی معین نماید، درصورت تعدد، اوصیا باید مجتمعاً عمل به وصیت کنند مگر در صورت تصریح به استقلال هر یک.
ماده ۸۵۵
موصی میتواند چند نفر را به نحو ترتیب، وصی معین کند به این طریق که اگر اولی فوت کرد دومی وصی باشد و اگر دومی فوت کرد سومی باشد و هکذا.
ماده ۸۵۶
صغیر را میتوان به اتفاق یک نفر کبیر وصی قرار داد. در این صورت اجرای وصایا با کبیر خواهد بود تا موقع بلوغ و رشد صغیر.
ماده ۸۵۷
موصی میتواند یک نفر را برای نظارت در عملیات وصی معین نماید. حدود اختیارات ناظر به طریقی خواهد بود که موصی مقرر داشته است یا از قرائن معلوم شود.
ماده ۸۵۸
وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در ید او میباشد حکم امین را دارد و ضامن نمیشود مگر در صورت تعدی و تفریط.
ماده ۸۵۹
وصی باید بر طبق وصایای موصی رفتار کند والا ضامن و منعزل است.
ماده ۸۶۰
غیر از پدر و جد پدری کس دیگر حق ندارد بر صغیر وصی معین کند.
باب دوم - در ارث
فصل اول - در موجبات ارث و طبقات مختلفه وراث
ماده ۸۶۱
موجب ارث دو امر است: نسب و سبب.
ماده ۸۶۲
اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند سه طبقه اند:
۱- پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد.
۲- اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها.
۳- اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها.
ماده ۸۶۳
وارثین طبقهی بعد وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقهی قبل کسی نباشد.
ماده ۸۶۴
از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث میبرند هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.
ماده ۸۶۵
اگر در شخص واحد موجبات متعددهی ارث جمع شود به جهت تمام آن موجبات ارث میبرد مگر این که بعضی از آنها مانع دیگری باشد که در این صورت فقط از جهت عنوان مانع میبرد.
ماده ۸۶۶
در صورت نبودن وارث، امر ترکهی متوفی راجع به حاکم است.
فصل دوم - در تحقق ارث
ماده ۸۶۷
ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث تحقق پیدا میکند.
ماده ۸۶۸
مالکیت ورثه نسبت به ترکهی متوفی مستقر نمیشود مگر پس از ادای حقوق و دیونی که به ترکهی میت تعلق گرفته.
ماده ۸۶۹
حقوق و دیونی که به ترکهی میت تعلق میگیرد و باید قبل از تقسیم آن ادا شود از قرار ذیل است:
۱- قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه مثل عینی که متعلق رهن است؛
۲- دیون و واجبات مالی متوفی؛
۳- وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازهی آنها.
ماده ۸۷۰
حقوق مزبوره در ماده قبل باید به ترتیبی که در ماده مزبوره مقرر است تأدیه شود و مابقی اگر باشد بین وراث تقسیم گردد.
ماده ۸۷۱
هر گاه ورثه نسبت به اعیان ترکه معاملاتی نمایند مادام که دیون متوفی تأدیه نشده است معاملات مزبوره نافذ نبوده و دیان میتوانند آن را بر هم زنند.
ماده ۸۷۲
اموال غائب مفقودالاثر تقسیم نمیشود مگر بعد از ثبوت فوت او یا انقضای مدتی که عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند.
ماده ۸۷۳
اگر تاریخ فوت اشخاصی که از یکدیگر ارث میبرند مجهول و تقدم و تأخر هیچ یک معلوم نباشد اشخاص مزبور از یکدیگر ارث نمیبرند مگر آن که موت به سبب غرق یا هدم واقع شود که در این صورت از یکدیگر ارث میبرند.
ماده ۸۷۴
اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد بمیرند و تاریخ فوت یکی از آنها معلوم و دیگری از حیث تقدم و تأخر مجهول باشد فقط آن که تاریخ فوتش مجهول است از آن دیگری ارث میبرد.
فصل سوم - در شرایط و جمله از موانع ارث
ماده ۸۷۵
شرط وراثت، زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد در صوتی ارث میبرد که نطفهی او حینالموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود اگر چه فوراً پس از تولد بمیرد.
ماده ۸۷۶
با شک در حیات، حین ولادت، حکم وراثت نمیشود.
ماده ۸۷۷
در صورت اختلاف در زمان انعقاد نطفه، امارات قانونی که برای اثبات نسب مقرر است رعایت خواهد شد.
ماده ۸۷۸
هر گاه در حین موت مورث، حملی باشد که اگر قابل وراثت متولد شود مانع از ارث تمام یا بعضی از وراث دیگر میگردد. تقسیم ارث به عمل نمیآید تا حال او معلوم شود و اگر حمل مانع از ارث هیچ یک از سایر وراث نباشد و آنها بخواهند ترکه را تقسیم کنند باید برای حمل حصهای که مساوی حصهی دو پسر از همان طبقه باشد کنار گذارند و حصهی هر یک از وراث مراعا است تا حال حمل معلوم شود.
ماده ۸۷۹
اگر بین وراث، غایب مفقودالاثری باشد سهم او کنار گذارده میشود تا حال او معلوم شود در صورتی که محقق گردد قبل از مورث مرده است حصهی او به سایر وراث بر میگردد والا به خود او یا به ورثه او میرسد.
ماده ۸۸۰
قتل از موانع ارث است بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع میشود اعم از این که قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری.
ماده ۸۸۱
در صورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد مفاد ماده فوق مجری نخواهد بود.
ماده ۸۸۱
(مکرر) کافر از مسلم ارث نمیبرد و اگر در بین ورثهی متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمیبرند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.
ماده ۸۸۲
بعد از لعان، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او، لعان واقع شده، از پدر و پدر از او ارث نمیبرد لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث میبرند.
ماده ۸۸۳
هر گاه پدر بعد از لعان رجوع کند پسر از او ارث میبرد لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمیبرند.
ماده ۸۸۴
ولدالزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمیبرد لیکن اگر حرمت رابطهای که طفل ثمرهی آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطهی اکراه یا شبههی زنا نباشد طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث میبرد و بالعکس.
ماده ۸۸۵
اولاد و اقوام کسانی که به موجب ماده ۸۸۰ از ارث ممنوع میشوند محروم از ارث نمیباشند بنابراین اولاد کسی که پدر خود را کشته باشد از جد مقتول خود ارث میبرد اگر وراث نزدیکتری باعث حرمان آنان نشود.
فصل چهارم - در حجب
ماده ۸۸۶
حجب حالت وارثی است که به واسطهی بودن وارث دیگر از بردن ارث کلاً یا جزئاً محروم میشود.
ماده ۸۸۷
حجب بر دو قسم است: قسم اول آن است که وارث از اصل ارث محروم میگردد، مثل برادرزاده که به واسطه بودن برادر یا خواهر متوفی، از ارث محروم میشود یا برادر ابی که با بودن برادر ابوینی از ارث محروم میگردد؛
قسم دوم آن است که فرض وارث از حد اعلی به حد ادنی نازل میگردد مثل تنزل حصهی شوهر از نصف به ربع در صورتی که برای زوجه اولاد باشد و همچنین تنزل حصهی زن از ربع به ثمن در صورتی که برای زوج او اولاد باشد.
ماده ۸۸۸
ضابطهی حجب از اصل ارث، رعایت اقربیت به میت است. بنابراین هر طبقه از وراث، طبقهی بعد را از ارث محروم مینماید مگر در مورد ماده ۹۳۶ و موردی که وارث دورتر بتواند به سمت قائممقامی ارث ببرد که در این صورت هر دو ارث میبرند.
ماده ۸۸۹
در بین وراث طبقهی اولی اگر برای میت اولادی نباشد اولاد او هر قدر که پایین بروند قائممقام پدر یا مادر خود بوده و با هر یک از ابوین متوفی که زنده باشد ارث میبرند ولی در بین اولاد، اقرب به میت، ابعد را از ارث محروم مینماید.
ماده ۸۹۰
در بین وراث طبقهی دوم اگر برای متوفی برادر یا خواهری نباشد اولاد اخوه، هر قدر که پایین بروند قائممقام پدر یا مادر خود بوده با هر یک از اجداد متوفی که زنده باشد ارث میبرند لیکن در بین اجداد یا اولاد اخوه، اقرب به متوفی ابعد را از ارث محروم میکند. مفاد این ماده در مورد وارث طبقه سوم نیز مجری میباشد.
ماده ۸۹۱
وراث ذیل حاجب از ارث ندارند: پدر، مادر، پسر، دختر، زوج و زوجه.
ماده ۸۹۲
حجب از بعض فرض، در موارد ذیل است:
الف- وقتی که برای میت، اولاد یا اولاد اولاد باشد: در این صورت ابوین میت از بردن بیش از یک ثلث محروم میشوند مگر در مورد ماده ۹۰۸ و ۹۰۹ که ممکن است هر یک از ابوین به عنوان قرابت یا رد بیش از یک سدس ببرد همچنین زوج از بردن بیش از یک ربع و زوجه از بردن بیش از یک ثمن محروم میشود.
ب- وقتی که برای میت چند برادر یا خواهر باشد: در این صورت مادر میت از بردن بیش از یک سدس محروم میشود مشروط بر این که:
اولاً- لااقل دو برادر یا یک برادر با دو خواهر یا چهار خواهر باشند؛
ثانیاً- پدر آنها زنده باشد؛
ثالثاً- از ارث ممنوع نباشد مگر به سبب قتل؛
رابعاً- ابوینی یا ابی تنها باشند.
فصل پنجم - در فرض و صاحبان فرض
ماده ۸۹۳
وراث، بعضی به فرض، بعضی به قرابت و بعضی گاه به فرض و گاهی به قرابت ارث میبرند.
ماده ۸۹۴
صاحبان فرض اشخاصی هستند که سهم آنان از ترکه معین است و صاحبان قرابت کسانی هستند که سهم آنها معین نیست.
ماده ۸۹۵
سهام معینه که فرض نامیده میشود عبارت است از: نصف، ربع، ثمن، دوثلث، ثلث و سدس ترکه.
ماده ۸۹۶
اشخاصی که به فرض ارث میبرند عبارتند از: مادر و زوج و زوجه.
ماده ۸۹۷
اشخاصی که گاه به فرض و گاهی به قرابت ارث میبرند عبارتند از: پدر، دختر و دخترها، خواهر و خواهرهای ابی یا ابوینی و کلاله امی.
ماده ۸۹۸
وراث دیگر به غیر از مذکورین در دو ماده فوق به قرابت ارث میبرند.
ماده ۸۹۹
فرض سه وارث نصف ترکه است:
۱- شوهر در صورت نبودن اولاد برای متوفا اگر چه از شوهر دیگر باشد؛
۲- دختر اگر فرزند منحصر باشد؛
۳- خواهر ابوینی یا ابی تنها در صورتی که منحصر به فرد باشد.
ماده ۹۰۰
فرض دو وارث ربع ترکه است:
۱- شوهر در صورت فوت زن با داشتن اولاد؛
۲- زوجه یا زوجهها در صورت فوت شوهر بدون اولاد.
ماده ۹۰۱
ثمن، فریضهی زوجه یا زوجهها است در صورت فوت شوهر با داشتن اولاد.
ماده ۹۰۲
فرض دو وارث دو ثلث ترکه است:
۱- دو دختر و بیشتر در صورت نبودن اولاد ذکور؛
۲- دو خواهر و بیشتر ابوینی یا ابی تنها با نبودن برادر.
ماده ۹۰۳
فرض دو وارث ثلث ترکه است:
۱- مادر متوفی در صورتی که میت اولاد و اخوه نداشته باشد؛
۲- کلاله امی در صورتی که بیش از یکی باشد.
ماده ۹۰۴
فرض سه وارث سدس ترکه است: پدر و مادر و کلاله امی اگر تنها باشد.
ماده ۹۰۵
از ترکهی میت هر صاحب فرض حصه خود را میبرد و بقیه به صاحبان قرابت میرسد و اگر صاحب قرابتی در آن طبقه مساوی با صاحب فرض در درجه نباشد باقی به صاحب فرض رد میشود مگر در مورد زوج و زوجه که به آنها رد نمیشود لیکن اگر برای متوفی وارثی به غیر از زوج نباشد زائد از فریضه به او رد میشود.
فصل ششم - در سهمالارث طبقات مختلفه وراث
مبحث اول - در سهمالارث وراث طبقه اولی
ماده ۹۰۶
اگر برای متوفی اولاد یا اولاد اولاد از هر درجه که باشد موجود نباشد هر یک از ابوین در صورت انفراد، تمام ارث را میبرد و اگر پدر و مادر میت هر دو زنده باشند مادر یک ثلث و پدر دو ثلث میبرد لیکن اگر مادر حاجب داشته باشد سدس از ترکه متعلق به مادر و بقیه مال پدر است.
ماده ۹۰۷
اگر متوفی ابوین نداشته و یک یا چند نفر اولاد داشته باشد ترکه به طریق ذیل تقسیم میشود:
اگر فرزند، منحصر به یکی باشد خواه پسر خواه دختر تمام ترکه به او میرسد.
اگر اولاد متعدد باشند ولی تمام پسر، یا تمام دختر، ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود. اگر اولاد متعدد باشند و بعضی از آنها پسر و بعضی دختر، پسر دو برابر دختر میبرد.
ماده ۹۰۸
هر گاه پدر یا مادر متوفی یا هر دو ابوین او موجود باشد با یک دختر فرض هر یک از پدر و مادر سدس ترکه و فرض دختر نصف آن خواهد بود و ما بقی بین تمام وراث به نسبت فرض آنها تقسیم شود مگر این که مادر حاجب داشته باشد که در این صورت مادر از مابقی چیزی نمیبرد.
ماده ۹۰۹
هر گاه پدر یا مادر متوفی یا هر دو ابوین او موجود باشند با چند دختر، فرض تمام دخترها دو ثلث ترکه خواهد بود که بالسویه بین آنها تقسیم میشود و فرض هر یک از پدر و مادر یک سدس و مابقی اگر باشد بین تمام ورثه به نسبت فرض آنها تقسیم میشود مگر این که مادر حاجب داشته باشد در این صورت مادر از باقی چیزی نمیبرد.
ماده ۹۱۰
هر گاه میت اولاد داشته باشد گر چه یک نفر، اولاد اولاد او ارث نمیبرند.
ماده ۹۱۱
هر گاه میت اولاد بلاواسطه نداشته باشد اولاد اولاد او قائممقام اولاد بوده و بدین طریق جزو وراث طبقه اول محسوب و با هر یک از ابوین که زنده باشد ارث میبرد. تقسیم ارث بین اولاد بر حسب نسل به عمل میآید: یعنی هر نسل حصهی کسی را میبرد که به توسط او به میت میرسد. بنابراین اولاد پسر دو برابر اولاد دختر میبرند. در تقسیم بین افراد یک نسل، پسر دو برابر دختر میبرد.
ماده ۹۱۲
اولاد اولاد تا هر چه که پایین بروند به طریق مذکور در ماده فوق ارث میبرند با رعایت این که اقرب به میت ابعد را محروم میکند.
ماده ۹۱۳
در تمام صور مذکوره در این مبحث هر یک از زوجین که زنده باشد فرض خود را میبرد و این فرض عبارت است: از نصف ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه در صورتی که میت اولاد یا اولاد اولاد نداشته باشد و از ربع ترکه برای زوج و ثمن آن برای زوجه در صورتی که میت اولاد یا اولاد اولاد داشته باشد و مابقی ترکه بر طبق مقررات مواد قبل مابین سایر وراث تقسیم میشود.
ماده ۹۱۴
اگر به واسطهی بودن چندین نفر صاحبان فرض، ترکهی میت کفایت نصیب تمام آنها را نکند نقص بر بنت و بنتین وارد میشود و اگر پس از موضوع کردن نصیب صاحبان فرض، زیادتی باشد و وارثی نباشد که زیاده را به عنوان قرابت ببرد این زیاده بین صاحبان فرض بر طبق مقررات مواد فوق تقسیم میشود لیکن زوج و زوجه مطلقاً و مادر اگر حاجب داشته باشد از زیادی چیزی نمیبرد.
ماده ۹۱۵
انگشتری که میت معمولاً استعمال میکرده و همچنین قرآن و رختهای شخصی و شمشیر او به پسر بزرگ او میرسد بدون این که از حصهی او از این حیث چیزی کسر شود مشروط بر این که ترکهی میت منحصر به این اموال نباشد.
مبحث دوم - در سهمالارث وراث طبقه دوم
ماده ۹۱۶
هر گاه برای میت و ارث طبقه اولی نباشد ترکه او به وارث طبقه ثانیه میرسد.
ماده ۹۱۷
هر یک از وراث طبقه دوم اگر تنها باشد تمام ارث را میبرد و اگر متعدد باشند ترکهی بین آنها بر طبق مواد ذیل تقسیم میشود.
ماده ۹۱۸
اگر میت اخوهی ابوینی داشته باشد اخوهی ابی ارث نمیبرند. در صورت نبودن اخوهی ابوینی اخوهی ابی حصهی ارث آنها را میبرند. اخوهی ابوینی و اخوهی ابی هیچ کدام اخوهی امی را از ارث محروم نمیکنند.
ماده ۹۱۹
اگر وراث میت چند برادر ابوینی یا چند برادر ابی یا چند خواهر ابوینی یا چند خواهر ابی باشند ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود.
ماده ۹۲۰
اگر وراث میت چند برادر و خواهر ابوینی یا چند برادر و خواهر ابی باشند حصهی ذکور دو برابر اناث خواهد بود.
ماده ۹۲۱
اگر وراث چند برادر امی یا چند خواهر امی یا چند برادر و خواهر امی باشند ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود.
ماده ۹۲۲
هر گاه اخوهی ابوینی و اخوهی امی با هم باشند تقسیم به طریق ذیل میشود:
اگر برادر یا خواهر امی یکی باشد سدس ترکه را میبرد و بقیه مال اخوهی ابوینی یا ابی است که به طریق مذکور در فوق تقسیم مینمایند. اگر کلاله امی متعدد باشد ثلث ترکه به آنها تعلق گرفته و بین خود بالسویه تقسیم میکنند و بقیه مال اخوهی ابوینی یا ابی است که مطابق مقررات مذکور در فوق تقسیم مینمایند.
ماده ۹۲۳
هر گاه ورثه، اجداد یا جدات باشد ترکه به طریق ذیل تقسیم میشود:
اگر جد یا جده تنها باشد اعم از ابی یا امی تمام ترکه به او تعلق میگیرد.
اگر اجداد و جدات متعدد باشند در صورتی که ابی باشند ذکور دو برابر اناث میبرد و اگر همه امی باشند بین آنها بالسویه تقسیم میگردد.
اگر جد یا جده ابی و جد یا جده امی با هم باشند ثلث ترکه به جد یا جده امی میرسد و در صورت تعدد اجداد امی آن ثلث بین آنها بالسویه تقسیم میشود و دو ثلث دیگر به جد یا جده ابی میرسد و در صورت تعدد، حصهی ذکور از آن دو ثلث دو برابر حصهی اناث خواهد بود.
ماده ۹۲۴
هر گاه میت اجداد و کلاله با هم داشته باشد دو ثلث ترکه به وراثی میرسد که از طرف پدر قرابت دارند و در تقسیم آن حصهی ذکور دو برابر اناث خواهد بود و یک ثلث به وراثی میرسد که از طرف مادر قرابت دارند و بین خود بالسویه تقسیم مینمایند. لیکن اگر خویش مادری فقط یک برادر یا یک خواهر امی باشد فقط سدس ترکه به او تعلق خواهد گرفت.
ماده ۹۲۵
در تمام صور مذکوره در مواد فوق اگر برای میت نه برادر باشد و نه خواهر، اولاد اخوه قائممقام آنها شده و با اجداد ارث میبرند در این صورت تقسیم ارث نسبت به اولاد اخوه بر حسب نسل به عمل میآید: یعنی هر نسل حصه کسی را میبرد که به واسطهی او به میت میرسد بنابراین اولاد اخوهی ابوینی یا ابی حصهی اخوه ابوینی یا ابی تنها و اولاد کلاله امی حصه کلاله امی را میبرند. در تقسیم بین افراد یک نسل اگر اولاد اخوهی ابوینی یا ابی تنهاباشند ذکور دو برابر اناث میبرد و اگر از کلاله امی باشند بالسویه تقسیم میکنند.
ماده ۹۲۶
در صورت اجتماع کلاله ابوینی و ابی و امی، کلاله ابی ارث نمیبرد.
ماده ۹۲۷
در تمام مواد مذکور در این مبحث هر یک از زوجین که باشد فرض خود را از اصل ترکه میبرد و این فرض عبارت است از نصف اصل ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه. متقربین به مادر هم اعم از اجداد یا کلاله فرض خود را از اصل ترکه میبرند. هر گاه به واسطه ورود زوج یا زوجه نقصی موجود گردد نقص بر کلاله ابوینی یا ابی یا بر اجداد ابی وارد میشود.
مبحث سوم - در سهمالارث وراث طبقه سوم
ماده ۹۲۸
هر گاه برای میت وراث طبقه دوم نباشد ترکه او به وراث طبقه سوم میرسد.
ماده ۹۲۹
هر یک از وراث طبقه سوم اگر تنها باشد تمام ارث را میبرد و اگر متعدد باشند ترکه بین آنها بر طبق مواد ذیل تقسیم میشود.
ماده ۹۳۰
اگر میت اعمام یا اخوال ابوینی داشته باشد اعمام یا اخوال ابی ارث نمیبرند در صورت نبودن اعمام یا اخوال ابوینی اعمام یا اخوال ابی حصهی آنها را میبرند.
ماده ۹۳۱
هر گاه وراث متوفی، چند نفر عمو یا چند نفر عمه باشند ترکهی بین آنها بالسویه تقسیم میشود، در صورتی که همهی آنها ابوینی یا همه ابی یا همه امی باشند. هر گاه عمو و عمه با هم باشند در صورتی که همه امی باشند ترکه را بالسویه تقسیم مینمایند و در صورتی که همه ابوینی یا ابی باشند حصه ذکور دو برابر اناث خواهد بود.
ماده ۹۳۲
در صورتی که اعمام امی و اعمام ابوینی یا ابی با هم باشند عم یا عمه امی اگر تنها باشند سدس ترکه به او تعلق میگیرد و اگر متعدد باشند ثلث ترکه و این ثلث را مابین خود بالسویه تقسیم میکنند و باقی ترکه به اعمام ابوینی یا ابی میرسد که در تقسیم، ذکور دو برابر اناث میبرد.
ماده ۹۳۳
هر گاه وراث متوفی چند نفر دایی یا چند نفر خاله یا چند نفر دایی و چند نفر خاله با هم باشند ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود خواه همه ابوینی خواه همه ابی و خواه همه امی باشند.
ماده ۹۳۴
اگر وراث میت دایی و خالهی ابی یا ابوینی با دایی و خالهی امی باشند طرف امی اگر یکی باشد سدس ترکه را میبرد و اگر متعدد باشند ثلث آن را میبرند و بین خود بالسویه تقسیم میکنند و مابقی مال دایی و خالههای ابوینی یا ابی است که آنها هم بین خود بالسویه تقسیم مینمایند.
ماده ۹۳۵
اگر برای میت یک یا چند نفر اعمام با یک یا چند نفر اخوال باشد ثلث ترکه به اخوال و دو ثلث آن به اعمام تعلق میگیرد.
تقسیم ثلث بین اخوال بالسویه به عمل میآید لیکن اگر بین اخوال یک نفر امی باشد سدس حصه اخوال به او میرسد و اگر چند نفر امی باشند ثلث آن حصه به آنها داده میشود و در صورت اخیر تقسیم بین آنها بالسویه به عمل میآید.
در تقسیم دو ثلث بین اعمام، حصهی ذکور دو برابر اناث خواهد بود. لیکن اگر بین اعمام یک نفر امی باشد سدس حصهی اعمام به او میرسد و اگر چند نفر امی باشند ثلث آن حصه به آنها میرسد و در صورت اخیر آن ثلث را بالسویه تقسیم میکنند.
در تقسیم پنج سدس و یا دو ثلث که از حصهی اعمام باقی میماند بین اعمام ابوینی یا ابی حصه ذکور دو برابر اناث خواهد بود.
ماده ۹۳۶
با وجود اعمام یا اخوال، اولاد آنها ارث نمیبرند مگر در صورت انحصار وارث به یک پسرعموی ابوینی با یک عموی ابی تنها که فقط در این صورت پسرعمو، عمو را از ارث محروم میکند. لیکن اگر با پسرعموی ابوینی خال یا خاله باشد یا اعمام متعدد باشند ولو ابی تنها، پسرعمو ارث نمیبرد.
ماده ۹۳۷
هر گاه برای میت نه اعمام باشد و نه اخوال اولاد آنها به جای آنها ارث میبرند و نصیب هر نسل نصیب کسی خواهد بود که به واسطهی او به میت متصل میشود.
ماده ۹۳۸
در تمام موارد مزبوره در این مبحث هر یک از زوجین که باشد فرض خود را از اصل ترکه میبرد و این فرض عبارت است از: نصف اصل ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه.
متقرب به مادر هم نصیب خودرا از اصل ترکه میبرد. باقی ترکه مال متقرب به پدر است و اگر نقصی هم باشد بر متقربین به پدر وارد میشود.
ماده ۹۳۹
در تمام موارد مذکوره در این مبحث و دو مبحث قبل اگر وارث خنثی بوده و از جمله وراثی باشد که ذکور آنها دو برابر اناث میبرند، سهمالارث او به طریق ذیل معین میشود:
اگر علائم رجولیت غالب باشد سهمالارث یک پسر از طبقه خود و اگر علائم اناثیت غلبه داشته باشد سهمالارث یک دختر از طبقهی خود را میبرد و اگر هیچ یک از علائم غالب نباشد نصف مجموع سهمالارث یک پسر و یک دختر از طبقهی خود را خواهد برد.
مبحث چهارم - در میراث زوج و زوجه
ماده ۹۴۰
زوجین که زوجیت آنها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند.
ماده ۹۴۱
سهمالارث زوج و زوجه از ترکهی یکدیگر به طوری است که در مواد ۹۱۳، ۹۲۷ و ۹۳۸ ذکر شده است.
ماده ۹۴۲
در صورت تعدد زوجات ربع یا ثمن ترکه که تعلق به زوجه دارد بین همهی آنان بالسویه تقسیم میشود.
ماده ۹۴۳
اگر شوهر زن خود را به طلاق رجعی مطلقه کند هر یک از آنها که قبل از انقضای عده بمیرد دیگری از او ارث میبرد لیکن اگر فوت یکی از آنها بعد از انقضای عده بوده و یا طلاق بائن باشد از یکدیگر ارث نمیبرند.
ماده ۹۴۴
اگر شوهر در حال مرض زن خود را طلاق دهد و در ظرف یک سال از تاریخ طلاق به همان مرض بمیرد زوجه از او ارث میبرد اگرچه طلاق بائن باشد مشروط بر این که زن شوهر نکرده باشد.
ماده ۹۴۵
اگر مردی در حال مرض زنی را عقد کند و در همان مرض قبل از دخول بمیرد زن از او ارث نمیبرد لیکن اگر بعد از دخول یا بعد از صحت یافتن از آن مرض بمیرد زن از او ارث میبرد.
ماده ۹۴۶
زوج از تمام اموال زوجه ارث میبرد و زوجه در صورت فرزنددار بودن زوج، یک هشتم از عین اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و اعیان ارث میبرد و در صورتی که زوج هیچ فرزندی نداشته باشد سهم زوجه یک چهارم از همه اموال به ترتیب یاد شده خواهد بود. (اصلاحی ۱۳۸۷)
تبصره- مفاد این ماده درخصوص وراث متوفایی که قبل از تصویب آن فوت کرده ولی هنوز ترکه او تقسیم نشده است نیز لازمالاجراء است. (الحاقی1389)
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
در اجراء اصل یکصد و بیست و سوم (۱۲۳) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قانون الحاق یک تبصره به ماده (۹۴۶) قانون مدنی اصلاحی ۱۳۸۷ که با عنوان طرح الحاق یک تبصره به ماده (۹۴۶) قانون مدنی مصوب ۱۳۸۷ به مجلس شورای اسلامی تقدیم و در جلسه علنی روز سهشنبه مورخ ۲۶/۵/۱۳۸۹ مجلس با اصلاحاتی به تصویب رسیده است به لحاظ انقضای مهلتهای مقرر، موضوع اصول نود و چهار (۹۴) و نود و پنج (۹۵) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و عدم وصول پاسخ شورای محترم نگهبان، به پیوست ابلاغ میگردد. علی لاریجانی
رونوشت:
- شورای محترم نگهبان پیرو نامه شماره ۳۴۸۸۵/۴۰۷ مورخ ۳۰/۵/۱۳۸۹ جهت استحضار.
قانون الحاق یک تبصره به ماده (۹۴۶) قانونی مدنی اصلاحی ۱۳۸۷
ماده واحده- تبصره ذیل به ماده (۹۴۶) قانون مدنی اصلاحی مصوب ۶/۱۱/۱۳۸۷ الحاق میگردد.
تبصره- مفاد این ماده درخصوص وراث متوفایی که قبل از تصویب آن فوت کرده ولی هنوز ترکه او تقسیم نشده است نیز لازمالاجراء است.
قانون فوق مشتمل بر ماده واحده و یک تبصره درجلسه علنی روز سهشنبه مورخ بیست و ششم مردادماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در مهلتهای مقرر موضوع اصول نود و چهار (۹۴) و نود و پنج (۹۵) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نظر شورای محترم نگهبان واصل نگردید. علی لاریجانی منبع سامانه قوانین و مقررات
ماده ۹۴۷(حذف شداصلاحی ۱۳۸۷)
ماده ۹۴۸
هر گاه درمورد ماده قبل ورثه از ادای قیمت ابنیه و اشجار امتناع کند زن میتواند حق خود را از عین آنها استیفا نماید.
ماده ۹۴۹
در صورت نبودن هیچ وارث دیگر به غیر از زوج یا زوجه، شوهر تمام ترکه زن متوفات خود را میبرد لیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکهی شوهر در حکم مال اشخاص بلاوارث و تابع ماده ۸۶۶ خواهد بود.